- تو را نشد میروم که خویش را فراموش کنم.
- من بلد نیستم ابراز احساسات کنم ولی امیدوارم تو بلد باشی چشمام رو بخونی
- ز غوغای جهان فارغ بودن
- به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را
- مدت هاست مشکلی با همدیگه نداریم ... اینکه کات کردیم هم بی تاثیر نبوده
- تو آن شعری که من جایی نمی خوانم .
- طرف دلتنگ همیشه ما بودیم.
- نه به انتظار کسی ... نه انتظار از کسی
- - دیگه ماچم نمیتونه حق مطلبو ادا کنه، فقط گااز !
- اتریشی ها یک حرف جالب دارند که میگن بهترین تلاشت را فقط برای پنهان کردن غم هایت بکن.
- کسی که بیاموزد با ناتوانی خود زندگی کند، بسیار آموخته است.
- کجا باید باشم و نیستم و اینقدر بی قرارم ؟ ز
- باید بخوابم و دلم به پرنده ای خوش باشد که الان پشت پنجره نیست ولی صبح می آید و می خواند. ز
- کاش خودش را با چشم های من می دید. ز
- شاید وقتی داریم با هم دعوا میکنیم حواسمون نیست که عاشق همیم!
- کاش یه روز بالاخره بفهمم من نتونستم یا واقعاً نمى شد.
- دو اشتباه : شروع نکردن و همه مسیر رو نرفتن
- فردی شویم وسیع تر و بلکه عمیق تر
- الان نه ، پس کی ؟؟
- بزرگ مردی برای خودش است.
- مهربان دوستی
- تا مغز استخوان تغییر کرده بود.
- عاشق شوید ولی غافل از حال خود نشوید.
-خرد شده بودند به هزار تکه نامساوی
- آدرس دار و بدون حاشیه با هم انتقاد کنند
- بلدباشند کی بهترین موقع عقب نشینی است نه پیشروی
- آرزو کنیم بهترینها را، راحتی را....
- راه به جایی هست. راه به جایی داشت.
- عمر بیدادگرانه کوتاه است
- احمق به حد نصاب
-مولکول های قلبم در جریان خونم حل میشدن
- دوستهایی که بدون مناسبت کادو میخرند و میگویند این شال پشت ویترین انگارمال توبود...
- دلتون آباد و شاد
- سی مثل خود ما که بلد نیست معجزه بکند
- بسی خوب بود.
- دل به نشاط. دل به خوشی.
- جان و دلت سلامت
- در خانه غم بودن از همت دون باشد