کتاب " جز از کل " رمان بلندیست از استیو تولتز نویسنده استرالیایی که طی 5 سال نوشته شده است و برنده جایزه ادبی بوکر در سال 2008 شده است. کتاب پر از جملات تامل برانگیز است که بسیار ارزش خواندن دارد. حین خواندن کتاب مدام یاد مرگ، نگرشم به زندگی و کلی افکار و تجربه های گذشته زندگی می افتادم. حجم کتاب برای این روزهای شلوغ زیاد بود ولی بعد از 50 صفحه که از خواندنش گذشت نتوانستم رهایش کنم. نویسنده طنز شیرینی دارد و نگرشش به زندگی جالب است.
معرفی کتاب از طرف دوست عزیزی که ارتباط کوتاهی با او داشته ام ولی می خواهم همیشه ادامه داشته باشد.
از کتاب:
- وقتی اینهمه تلاش می کنی یک نفر را فراموش کنی، خود این تلاش تبدیل به خاطره می شود. بعد باید فراموش کردن را فراموش کنی و خود این هم در خاطر می ماند.
- برای اشاعه این اطلاعات هر کاری کردم جز استخدام یک تبلیغات چی، یک مدت خبر داغی بود ولی در نهایت یکی از بزرگترین اشتباهات زندگیم از آب درآمد.
- هرگز نباید پیمانی ناشکستنی ببندی. نمی دانی ذرات وجودت بعدها چه حسی خواهند داشت.
- دوست نداشتم خواطراتم را با خودم ببریم این طرف و آن طرف خیلی سنگین بودند.
- اعلان عشق ناشیانه شدیدا خطر قلبی دارد.
- به نظرم بیست و چند سالگی زمانی است که برای اولین بار با الگوهای نابود کننده زندگی برخورد می کنی.
- فرناندو پسوا درباره بشریت گفته " متغیر ولی بدون توانایی پیشرفت" پیدا کردن توصیفی بهتر از این سخت است.
- بعد خداوند می گوید زندگی زندگی هدیه ای بود که ارزانی ات کردم ولی تو حتا به خودت زحمت ندادی کاغذش را باز کنی.
- بایدها و نبایدهای سال نو اعترافی است حاکی از این که می دانیم مقصر بدبختی هامان خودمان هستیم نه دیگران.
- یک جور خستگی از دنیا در آن صورت بود، انگار تما خلقت ها را دیده بود و تمام نابودی ها را .
- عشق بدترین خبرچین است چون به شما القا می کند ابدی و پابرجاست.
- بیرون زدم زیر گریه. عجب وضعیتی! حالا مجبور بودم پول دار و موفق شوم تا از به هم زدن با من پشیمان شود. این هم یک کار دیگر در این زندگی کوتاه و پر مشغولیت.
- یادش رفته این رویا در اصل به خودش تعلق نداشته، دست دوم به او رسیده بود.
- ترس از مرگ پایه اصلی تمام باورهای انسان است.